دیکشنری
داستان آبیدیک
نخجیر کردن
english
1
general
::
hunt
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
نخ کشی
نخ کشیده
نخاع
نخاع برونی
نخاع شوکی
نخاع مغز پسینی
نخاعی
نخاله
نخاله ابریشم
نخبگان سیاسی
نخبه
نخبه سالاری
نخبه گرا
نختاب
نخجیر
نخجیر کردن
نخجیرگاه
نخست
نخست زا
نخست زاده
نخست وزیر
نخست وزیری
نخستیان
نخستین
نخستین نمایش
نخگیر
نخل خرما
نخله
نخواباندنی
نخوت
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید